سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/5/16
2:39 عصر

12 توصیه طلایی برای متولدین هرماه

بدست محمد در دسته

12 توصیه طلایی برای متولدین هرماه

 

 

 

***** فروردین ماه
کسی که به خدا توکل می کند، رنجها و سختی های زندگی را بهتر تحمل خواهد کرد و می تواند به نام او از سد مشکلات گوناگون بگذرد. شما باید از تکبر و متکبران فاصله بگیرید و خود را نیازمند دوستان باوفا بدنید، خانواده نقش مهمی در سلامت روانی انسان دارد، بنابراین رشته عاطفی خود با خانواده را محکم تر کنید. اگر عجول نباشید کم کم به خواسته های به حق تان می رسید، البته اگر اراده پروردگار نیز بر آن تعلق گرفته باشد.

 

 

****اردیبهشت ماه
هجران و فراق مقطع مهمی از زندگی هر انسانی است که باید با صبر و امیدواری آن را پشت سر بگذارد و حل این مشکل و رسیدن ایام وصال را از خدای بزرگ بخواهد. شما می توانید قدم های بزرگی در آینده بردارید، به شرطی که از تلاش و کوشش دست برندارید و از همفکری و مشورت با بزرگترها غافل نشوید. از وقفه های کوتاه مدت در روند پیشرفت خود نگران نباشید.

 

 

**** خرداد ماه
کسی که جواب بدی را با بدی بدهد، نمی تواند ادعا کند که از او بهتر است. باید با بزرگواری و بخشش طرف مقابل را شرمنده کرد. شما می توانید روزهایتان را پربارتر از قبل کنید و در این راه باید یک لحظه هم از یاد خدا غافل نباشید. توانائی ها و استعداد ذاتی خود را باور داشته و آنها را به منصه ظهور برسانید. امروز و فردا کردن و تردید و دودلی در کارهای مختلف شما را از اهدافتان دور می کند.

 

 

****تیر ماه
باید از موقیت مناسب مالی که دارید به نفع زیردستان استفاده کنید، چون ممکن است چنین فرصتی در آینده کمتر وجود داشته باشد. دست و دلبازی از صفات بارز شماست که باید در مسیر درست از آن بهره ببرید. از طعن حسودان نرنجید و دست از هدفهای الهی تان برندارید. شکست هم جزئی از زندگی است و اگر گاهی در کاری در کاری موفق نمی شوید نباید فکر کنید دنیا به آخر رسیده است.

 

 

**** مرداد ماه
هنر انسان های بزرگ این است که در برابر مصائب و مشکلات تحمل فوق العاده ای دارند و نه تنها از جور و جفای روزگار نمی نالند، بلکه با رویی گشاده خدا را شکر می گویند و از او مدد می جویند. شما در زمره این گونه افرادید و سعه صدرتان قابل تحسین است. آینده با دستان شما ساخته می شود، بنابراین می توانید طوری برنامه ریزی کنید که بیشتر به خواسته های خود برسید، به خصوص اینکه دعای خیر پدر و مادر همراهتان است.

 

 

**** شهریور ماه
مثلی است معروف که جهان همان گونه می گذرد که تو می خواهی، یعنی این اراده توست که حال و آینده را می سازد، بنابراین به جای آنکه دل به شانس بسپارید، به همت و پشتکار خود تکیه کنید و قدم در اه بگذارید. اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و با کوچکترین حرفی میدان را خالی نکنید. شما باید محکم تر از قبل باشید و از فرصت هایی که نصیبتان می شود، خوب استفاده نمایید و از سلامت خود هم غافل نشوید.

 

 

**** مهر ماه
هر کس که در همه حال خدا را در نظر دارد و عرض نیاز به بارگاه با عظمت او می برد، از هیچ چیز و هیچ کس جز او نمی ترسد و تمام کارهایش بر مدار حق می چرخد. شما دل مهربانی دارید و زمینه رسیدن به قله موفقیت را به راحتی می توانید فراهم کنید. دیگران روی شما حساب ویژه ای باز می کنند و همه جا سخن از خوبی ها و بزرگواری هایتان است، اما نباید مغرور شوید و فکر کنید که هیچ عیب و نقصی ندارید. همچنان با خدا دوست باشید تا به این سیر صعودی ادامه دهید.

 

 

**** آبان ماه
شما با همت و پشتکاری که دارید، می توانید به همه اهداف خود برسید، به خصوص اینکه به خداوند نیز توکل کرده اید و از او مدد می جویید. اگر برای امور مالی خود برنامه ریزی دقیقی کنید، دچار مشکل نخواهید شد و مجبور نخواهید بود گاهی اوقات قرض بگیرید. به سفر و مسافرت آن هم با خانواده اهمیت بیشتری بدهید. مطالعه کتاب را در برنامه زندگی تان بگنجانید و باور داشته باشید که هیچ گاه برای آموختن دیر نیست.

 

 

**** آذر ماه
باید مراقب اطرافیانتان باشید و به ظاهر افراد اهمیت ندهید و فریب آنها را نخورید. آنچه مهم است درون و باطن آدمی است، بنابراین به جای نگاه کردن به قول و گفتار آدمها به عمل و کرداد آنها بنگرید. شما مهربان و عاطفی هستید، اما بعضی ها از این مهربانی سوءاستفاده می کنند. هر کاری را در حد اعتدال و تعادل انجام دهید و از زیاده روی و احساساتی شدن بپرهیزید. اگر دلی را شکسته اید به فکر ترمیم آن باشید و از عذرخواهی ابایی نداشته باشید.

 

 

**** دی ماه
امیدتان باید به خداوند بزرگ باشد نه به دست این و آن. شما بر خلاف ظاهر جدی و خشکتان دلی رئوف و مهربان دارید، اما اشکال کار اینجاست که گاهی نمی دانید چه حرفی را کجا بزنید، به همین دلیل ممکن است حتی دوستان و نزدیکان از شما برنجند. انتظار نداشته باشید که همیشه کارها بر وفق مرادتان باشید. شما نباید هیچ کس و هیچ کاری را به خانواده تان ترجیح دهید.

 

 

****بهمن ماه
قرار نیست انسان بلافاصله به همه آرزوها و خواسته های خودش برسد، چون گاهی وقتها به صلاح نیست که آرزویی برآورده شود. شما می توانید در زمینه های مختلف بخت و استعداد خود را بیازمایید و مطمئن باشید که همه درها به روی شما بسته نیست، بلکه این تلقی خودتان است. برای اینکه به اهداف خود برسید، آنها را مشخص کرده و با یک برنامه ریزی صحیح به طرفشان گام بردارید. قدر امروز را بدانید، چون معلوم نیست فردا چنین فرصتی در اختیارتان باشد یا نه.

 

 

**** اسفند ماه
دنیا فانی است و این خاکدان پست محل گذر است، بنابراین نباید به آن دل بست. دنیا تا اندازه ای خوب است که مزرعه آخرت باشد یعنی اینجا بکاریم و آنجا درو کنیم. شما باید هم حواستان به این دنیا باشد و هم آن دنیا و از هیچ کدام به خاطر دیگری غافل نشوید. در تصمیم های مهم زندگیتان با افراد خبره و باتجربه مشورت کنید و حرف آنها را بپذیرید. گره ای را که با دست می شود باز کرد، با دندان باز نکنید و قدر فرصت های موجود را بدانید


90/5/10
3:45 عصر

پـَـَـ نــه پـَـَــــ

بدست محمد در دسته

رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد

رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم

یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه

زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه

صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی

ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده با پیت بنزین یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی، یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می‌خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!

ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته‌ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم

به مامانم میگم قوری کجاست؟ میگه میخوای چای بخوری؟!
پــَ نه پــــــَ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟
میگه برا کباب؟
پـ ن پـ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می‌خوام

کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .  پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه

مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می‌گه: اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس

ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فـــلتر هوا؟
پ نه پ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیس‌بوک

یارو تو مترو داره چراغ قوه می‌فروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی‌چسبید گفتن بیای باهم بخوریم

داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟ چیزی پرید تو گلوت؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار می‌کنم

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی‌اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین

بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اوردیم خون بده بریم

کله صبحی رفیقم می‌خواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار
گفت واسه صبحونه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون

خواهرم از بیرون میاد خونه... می‌بینه پشت سیستمم... میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!

میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی می‌رسه میگه پسر جان وضو میگیری میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم

نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ لپ‌تاپ جدیدمه طرح بربری تولید شده

تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم

ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه می‌پرسه امتحان داری؟ میگم پــَ نه پــَ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می‌خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه

تو هواپیما نشستم دارم دعا می‌خونم بغل دستیم می‌گه دعا می‌کنی سالم برسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می‌کنم سقوط کنیم

از بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست می‌کنم امشب می‌خوایم بریم سرقت!!!

یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه میگه پس اشتباه گرفتم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمر گرفتم یادم نیست!!!

زنه شیکمش اومده جلو، رفیق ما میپرسه این حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ این زن آقا گرگه‌اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش

تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل می‌کنم!!

اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی؟
پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی

حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟ پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه

با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!!

کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام



90/5/9
2:30 عصر

خدایا! ماه مهربانی تو آغازمیشود؛ ما را مهربان ترین میهمانان خویش

بدست محمد در دسته

خدایا! ماه مهربانی تو آغازمیشود؛ ما را مهربان ترین میهمانان خویش قرار ده .

 

 

 

 

باز هم سجاده وشوق دعا 

لحظه های سبز بودن باخدا  

 

باز هم عطر گل یاس سپید 

یک نیستان ناله وشوروامید 

 

بال دربال نسیم مهربان  

می روم تا هفت شهرآسمان  

 

میروم تا مبدا نور سحر  

باحضور عشق باشوری دگر 

 

می روم آنجا که دل زیباشود  

 قطره محو قدرت دریاشود

 

 می روم تا آسمانی تر شوم 

غرق نوروشوروبال وپرشوم 

 

می روم تا خویش را پیدا کنم 

خویش را در ناکجاپیدا کنم 

 

ای دل اینجا لحظه ی پرواز کو  

لحظه های آشنای راز کو 

 

باید اینجا عشق را تفسیرکرد 

عشق را در نور حق تکثیر کرد  

 

عشق یعنی یک نماز از جنس نور 

از سر اخلاص در وقت حضور

 

هم نفس بالحظه های ناب ناب

ذره ذره محو نور آفتاب

 

تا خدا یک لحظه ی سبز دعاست 

عاشقی یک فرصت بی انتهاست

 

 

رمضان مبارک


90/5/8
11:15 عصر

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به

بدست محمد در دسته

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم. روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد.... ملکه آینده چین می شود. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید. روز ملاقات فرا رسید ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند. لحظه موعود فرا رسید. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده اوست.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند: گل صداقت...
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود


90/5/8
3:56 عصر

نازنینم!

بدست محمد در دسته

نازنینم!
باز عطر یاد تو،در خاطره ی اتاقم پیچید!
باز مهربانی چشمهایت،
پنجره ی خیالم را ستاره باران کرد!
باز گرمی دستانت،
روحم را تا دورترین،لمس یادها برد!
نازنینم!
به شب و روز قسم!
به تلؤلؤ امواج قسم!
به برگ برگ شاخه های درختان قسم!
به بی قراری بادهای سرگردان قسم!
به آواز قمری های حیاتم قسم!
نـــمی توانم پلکهایم را به روی خیال تو ببندم!
نــــمی توانم!
نــمی توانم عطر یاد تو را،از چارفصل دلم پاک کنم!
نـمی توانم!باورکن،نمی توانم!
نازنینم!
ایـــن همـــه فاصله را چگونه تاب بیاورم؟
ایـــن همــــه روز راچگونه به تنهایی دوره کنم؟
ایـــن همـــه شمع را با چه رنگی از امیّد، روشن نگه دارم؟
ایـــن همــــــه فصل را تا به کی،خط بزنم؟
چگونه دوستت دارم ها را ترسیم کنم
که کلمه ای حتی،از یاد نرود؟
قصه ی ایـــن همــه دلتنگی را،
با کدام قلم،برایــت بنگارم؟
آخــــر برای تک تک واژه های بی قراریم،
قلمها را طاقتی نیست!
.....
نازنینم!
به اندازه ی تمامـی ابرهای دنیــا،
دلم گرفته است!
به دیدار ایــــن دل غمگین بیا!
شانه هایــت رابرای ایــــن هــمه بارش،کم دارم!

 


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >