شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

mp3 player شوکر
+ امان از خاطرات... خاطرات... خاطرات...
دفتر رسمی ثبت
ديروز 5:36 عصر
*سحربانو*
نزديک به 15 سال گذشته از اولين حضورم در پارسي بلاگ
رضا صفري
سرتون سلامت
همه 5 نظر
همابانو
يادش بخير=) يادِ همه ي اون روزها بخير....
دفتر رسمی ثبت
و جالب که از همون اول عکستون همين

*قاصدك*

+ [وبلاگ] آدم برفي
2-افشار
يادي که در دلها هرگز نميميرد ياد شهيدان است
سلام بر شهيدان
2-افشار
ياد باد آن روزگاران ياد باد
2-افشار
خيلي جالب بود
2-افشار
ياد باد آن روزگاران ياد باد
2-افشار
شهيد عباس افشار بين الحرمين
سلام بر شهيد عباس افشار
2-افشار
ياد باد آن روزگاران ياد باد
2-افشار
سلام بر شهيدان سلام بر شهيد عباس افشار
درود بر شهيدان
2-افشار
ياد باد آن روزگاران ياد باد
2-افشار
سلام بر شهيدان
سلام بر شهيد عباس افشار
ياد باد آن روزگاران ياد باد

*قاصدك*

+ کدام پرنده با بوي تن تو پرواز مي کند که باران را اين گونه عاشقانه مي نوشم؟ بيژن نجدي

*قاصدك*

+ * مهم نيست* که آدم ها چگونه اند مهم نيست جواب سلامت را ميدهند يا نه تو سلام کن سر به سر دلشان بگذار شيطنت کن و بخند *مهم اين است* که تو خوب باشي روزي دلشان براي خوبي هايت تنگ ميشود...
*ليلا*
@};-
سلام
مهرباني #
سلام بر مهر
*قاصدك*
{a h=noozhin}ليلا{/a} {a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} {a h=n45}مهرباني #{/a} و درود بر همه ي شما مهربانان.. @};-

*قاصدك*

+ *عطري* مي شوي در کوهستاني ناپيدا… کارم *مرمت* آثار باستاني است کتيبه دلت را مرمت مي کنم و الفباي ناخواناي روانت را که به حروفي ناشناخته نوشته اند، باز مي خوانم..
*قاصدك*
کارم کشيدن جاده است، ساختن راه. از روزمرّگي هايت به *ملکوت* راه مي کشم. خياطم، برايت پيراهن مي دوزم، پيراهني که اگر آن را بپوشي، *عاشق *مي شوي، تنت در باد مي وزد و‌ جانت در جنّت مي دود.
*قاصدك*
فوگرم تار و‌ پود عشق را رفو مي کنم، پارگي هاي لباس بخت را کوک مي زنم. وصله مي کنم *دل* را به آسمان و پينه مي کنم سرِ زانوي خستگي ها را. پرستارم روي جراحت جانت *مرهم* مي گذارم، مرهمي از کلمات درست مي کنم، ضمادي از *خرسندي و خوش وقتي*. و اگر بخواهي بريدگي هاي روحت را بخيه مي زنم، سوزني دارم بي درد و نخي نازک که جذب مي شود در سلول هاي ظريفِ تازه رُسته ات. زخمت جوش مي خورد.
*قاصدك*
آشپزخانه اي دارم، از *شور و شيرين زمانه*، شورباي زندگي بار مي گذارم روي اجاق دقايق. کمي چاشني اندوه در آن مي ريزم اما چنان اندازه ها را بلدم که هرگز کامت تلخ نخواهد شد. *حلواي معرفت *و *شيريني شعور *هم دارم و دمنوشي از آويشن که آن را دم مي کنم روي هر نفست، روي هر دم و بازدمت. بوي آويشن تازه مي گيري. بودنت عطري مي شود که در کوهستاني ناپيدا مي وزد…(عرفان نظرآهاري)
خسته نباشيد واقعا با اينهمه هنر خيالي...
درب کنسرو بازکن برقی
غلط غو لو ت
رتبه 95
1 برگزیده
476 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top